(تهران، مسجد امام صادق(ع) - ماه مبارک رمضان - سال94 - 30جلسه)
سحر هنگام بیداری است و سرآغاز زندگی. اگر بیداری خود را از سحر آغاز نکنیم، در طول روز با تمام وجود زنده نخواهیم بود و در بیداری هم شبیه خواب، تمام مشاعرمان کار نمیکند. سحر هنگام اندیشیدن است و اگر اولیاء خدا در سحر گریه میکنند، این اشک نتیجۀ اندیشههایشان است.
شروع دینداری از «اثبات صانع»، فشار روانیاش بر آدمها بالاست؛ بیایید از همین زندگی شروع کنیم. مردم مشغول زندگی هستند و درگیری ذهنی اکثر مردم، زندگی است؛ بیایید به طرز تفکر مردم احترام بگذاریم و از همین زندگی شروع کنیم. بگوییم شما چه میخواهی؟ میگوید: من زندگیام را میخواهم. بعد بگوییم: «آیا میخواهی زندگیات بهتر بشود؟ یقیناً میگوید: بله. بعد بگوییم: بیا فکر کنیم چگونه میتوان زندگی را بهتر کرد؟ حالا چه با دین چه بدون دین.
ما باید از طریق اصلاح زندگی، بندگی خودمان را اصلاح کنیم. اگر ما بتوانیم زندگی خودمان را تنظیم کنیم به نقطهای خواهیم رسید که بندگی بسیار زیبایی خواهیم داشت. هر وقت دیدید که حال مناجات ندارید، مطمئن باشید که خوب زندگی نکردهاید، یعنی یکجاهایی به زندگی بیاعتنا بودهاید، یکجاهایی برای زندگی اهمیت قائل نشدهاید، یا اینکه با پدیدۀ معیشت و حیات و زندگی، غیرمحترمانه برخورد کردهاید.
کسی که برای مهربان بودن به دنبال دلیل میگردد، معمولاً برای نامهربانی کردن دلیل نمیخواهد. کسی که برای تلاش کردن دلیل میخواهد معمولاً برای تنبلی کردن به دنبال دلیل نمیگردد. ببین برای چه کارهایی بیشتر دلیل میخواهی، احتمالاً نقطه ضعفهای بیشتری در آن زمینه داری.
«سامری» همۀ زحمات بنیاسرائیل را یکتنه بر باد داد/ پیامبر(ص): گروهی از امت من بر دین «سامری» هستند و شعارشان «جنگ نباشد!» است/ امامشان «ابوموسی» است...
تصور نکنید که سختترین قسمت دینداری نمازشب خواندن است که ما توفیق پیدا نمیکنیم برای نماز شب بیدار شویم! آن اوجی که هنوز دینداران به آن نرسیدهاند این است که با دین زندگی خودشان را آباد کنند. دینداران وقتی میخواهند از خودشان ناراحت باشند و استغفار کنند، از اینکه دینداریشان در زندگیِ آنها نتیجه نداده باید استغفار کنند!