دانشگاه امام صادق(ع) - سبک زندگی، مؤثرتر از آگاهی و ایمان(2)
قبل از آموزش احکام بندگی، اول به بچهات زندگی یاد بده!/ معلمهای محترم، اینقدر داده(اطلاعات) به ذهن بچهها منتقل نکنید!
سه برداشت غلط دربارۀ عمل...
سه برداشت غلط دربارۀ عمل...
در رفتارهای دینی ما تکنیکهایی برای کنترل ذهن وجود دارد...
افعال انسان دو نوعند: افعال ظاهری و افعال باطنی یا درونی...
یکذره آگاهی و ایمان و علاقه کافی است، بعدش باید به رفتار و عمل بپردازیم و رفتارها را درست کنیم/ قرآن «متقین» را هدایت میکند؛ متقی یعنی کسی که اهل مراقبت در عمل باشد/ میگذاریم سبک رفتار و بازیِ بچههای ما را صهیونیستها طراحی کنند اما تا نوبت به رفتار دینی میرسد، میگوییم «اول باید به بچه آگاهی بدهیم!»
ما دچار علمزدگی و ایمانزدگی هستیم، اما قرآن بیشتر به عمل دستور میدهد!/ انتظار داریم اول به حدّ اعلای ایمان و عشق برسیم بعداً اعمالِ خوب انجام دهیم؛ این تلقی غلط است/ کمتوجهی به ارزش عمل در مقایسه با آگاهی و ایمان، یک خلأ بزرگ در فرهنگ دینی ماست/ هر کسی عملش کم بود، نباید او را متهم کرد به اینکه «ایمانش کم است!»
«مدیریت با مُدل تقوا» مردم را «قدرتمند» میکند تا خودشان مشکلات را حل کنند/ «انتخابات» کمترین نوع مشارکت مردم در ادارۀ جامعه است؛ مردم باید زندگی خود را، خودشان اداره کنند/ وقتی مردم اقتصادِ خود را، خودشان اداره کنند این میشود «مردمسالاری دینی» در بخش اقتصاد/ تمرکز قدرت و ثروت، فسادزاست؛ باید دولت کوچک شود و قدرت مردم افزایش یابد وگرنه فساد ریشهکن نمیشود/ قدم اول در کوچکشدن دولت این است که مردم دنبال «استخدام در دولت» نباشند
این اولین باری است که من به کشور بوسنی و هرزگوین میآیم، البته قبلاً دربارۀ مراسم باشکوه «مارشمیرا» مطالبی شنیده بودم و این راهپیمایی را «حرکتی برای صلح» میدانم. امیدوارم هیچوقت دوباره چنین درگیری و اختلافی بین انسانها- از هر دین و ملتی که هستند- پیش نیاید.
امیدوارم با بزرگداشت یاد مظلومان و شهدای وقایع تلخی که سالهای پیش در این کشور رخ داده است، به امنیت جهانی کمک شود و همچنین کمک شود به اینکه هیچوقت این اختلافات، منجر به جنگ و درگیری نشود.
ادارۀ جامعه با مدل تقوا، مردم را قوی میکند؛ هم فرد و هم جامعه را قوی میکند/ اگر در دبیرستان، دانشآموزان فقط با زورِ نمره، حضوروغیاب و «نظارت بیرونی» درس بخوانند یعنی آموزش پروش در امر تعلیم و تربیت، شکستخورده است!/ یک نظام آموزشی که برای تأخیرِ 10دقیقهای، «غیبت» میزند و جریمه میکند، در واقع «احساس مسئولیت فرد نسبت به خود» را نابود کرده است/ دانشآموز با نظارت بیرونی، ضعیف و فلج خواهد شد؛ مثل کسی که به او اجازه ندهند از عضلات بدنش، کار بکشد تا «قوی» شود/ «نظمی» که در ترافیک کشورهای غربی وجود دارد، چون ناشی از «نظارت شدید بیرونی» توسط «پلیس» و «دوربین» و «مجازات فوری و سنگین» است، ارزش چندانی ندارد. چراکه این فرد، از سرِ آدمیت منظم نشده است؛ بلکه با «قانون» و «نظارت شدید بیرونی» و «مجازات فوری» مثل حیوانات با او برخورد شده تا «نظم» را رعایت کند.
ریشۀ فرهنگیِ «عدم قضاوت دربارۀ آدمها» در غرب، «نسبیگری در اخلاق» است/ در غرب، برای خلاصشدن از قضاوتها، ریشۀ «نظام ارزشی» را میزنند؛ اما در اسلام با مُدل «تقوا» این مشکل حل میشود/ تقوا، فرهنگ قضاوت دربارۀ دیگران را اصلاح میکند و «آرامش روانی» در جامعه پدید میآورد/ تقوا میگوید: «اگر میخواهی قضاوت کنی، علیه خودت و به نفعِ دیگری قضاوت کن»/ در مُدل تقوا، قضاوت دربارۀ دیگران، باید کم و مثبت باشد، اما قضاوت دربارۀ خودت باید منفی باشد! / وقتی قضاوت دربارۀ خودت منفی باشد، مغرور نمیشوی؛ یعنی خوبیهایت فاسد نمیشود/ «تقوا» فرهنگی است که مهمترین ویژگی مثبت فرهنگ غرب را بهصورت عالیتر در خودش دارد و آن «قضاوتنکردن دربارۀ دیگران» است