۰۰/۱۰/۰۳ چاپ ایمیل و پی دی اف
ضرورت شناخت امتحانات الهی(ج3) -1400/09/27

خیلی مهم است که تشخیص بدهیم در هر موقعیتی، خدا از ما چه می‌خواهد و امتحان اصلی ما چیست؟/ امروز امتحان اصلی جامعۀ ما چیست؟ «زندگی جمعی» به‌ویژه در عرصۀ اقتصاد!/ راه‌اندازی «تعاونی مصرف» یک پیشنهاد خوب برای شروع کار جمعی اقتصادی است

شناسنامه:

  • زمان: 1400/09/27
  • مکان: دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
  • مناسبت: فاطمیه اول-جلسه3
  • موضوع: ضرورت شناخت امتحانات الهی
  • صوت: اینجا
علیرضا پناهیان به مناسبت ایام فاطمیه اول، در دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی(ره) به سخنرانی پرداخت. در ادامه فرازهایی از جلسه سوم این سخنرانی را می‌خوانید:

یکی از سه بخش مهم دین‌شناسی، شناخت امتحانات الهی و موقعیتی است که در آن قرار داریم

بر اساس مباحثی که در دو جلسۀ قبل مطرح شد، بنا شد که دین را در سه بخش، ملاحظه کنیم: یکی بخش عقاید، جهان‌بینی و آنچه باید بشناسیم و به آن ایمان بیاوریم. معارف لازم در این بخش، از خداشناسی گرفته تا اعتقاد به اولیاء خدا و معاد و بسیاری از معارف دیگر در جامعۀ ما به‌قدر کافی منتشر شده است. بخش بعدی، احکام و دستورات الهی است که نکات برجستۀ احکام و دستورات الهی را همۀ ما می‌شناسیم؛ چه اخلاقیات، چه امور فقهی، چه احکام مربوط به زندگی فردی چه احکام مربوط به زندگی اجتماعی. مثلاً جهاد را می‌شناسیم، شهادت را می‌شناسیم، ولایت به معنای مدیریت جامعه را می‌شناسیم و به آن اعتقاد داریم.

علاوه بر دو بخش فوق، بخش دیگری که دین را باید در آن بخش هم ملاحظه کنیم «امتحانات الهی» و موقعیتی است که ما در آن قرار می‌گیریم؛ ما به‌عنوان فرد و ما به‌عنوان جامعه. این هم می‌تواند بخشی از دین‌شناسی محسوب بشود که من الآن مصداقاً در چه وضعیتی هستم و کدام‌یک از آن تکالیف، بیشتر متوجه من است؟

گاهی به‌خاطر موقعیت خاص تو، یک تکلیفی برایت ایجاد می‌شود که غالباً مورد تأکید نیست

گاهی ممکن است یک تکلیفی-به‌دلیل موقعیتی که در آن هستم- متوجه من باشد که به صورت برجسته، غالباً بر آن تأکید نمی‌شود ولی من خیلی باید به آن متعهد باشم. مثلاً یک فردی در یک موقعیتی قرار می‌گیرد که «توجه به همسایه» تبدیل به مسئلۀ حیاتی او می‌شود و آن‌وقت اگر توجه نکند، چه‌بسا به جهنم برود.

در روایت هست که یک مرد عابدی از بنی‌اسرائیل داشت نماز می‌خواند و چند تا بچه، جلوی او داشتند یک مرغ یا خروس را با شکنجه می‌کشتند. او به‌جای اینکه نمازش را قطع کند و برود جلوی این کار را بگیرد، نسبت به این صحنه بی‌تفاوت بود و به نمازش ادامه داد. امام صادق(ع) می‌فرماید همان‌موقع از شدّت غضب الهی زمین باز شد و او را بلعید. حضرت در این روایت می‌فرماید که تا همین الآن که با شما صحبت می‌کنم او در عذاب است. (کَانَ رَجُلٌ شَیْخٌ نَاسِکٌ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَبَیْنَا هُوَ یُصَلِّی وَ هُوَ فِی عِبَادَتِهِ، إِذْ بَصُرَ بِغُلَامَیْنِ صَبِیَّیْنِ قَدْ أَخَذَا دِیکاً وَ هُمَا یَنْتِفَانِ رِیشَهُ، فَأَقْبَلَ عَلَى مَا هُوَ فِیهِ مِنَ‏ الْعِبَادَةِ، وَ لَمْ یَنْهَهُمَا عَنْ ذَلِکَ. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَى الْأَرْضِ: أَنْ سِیخِی بِعَبْدِی. فَسَاخَتْ بِهِ الْأَرْضُ، فَهُوَ یَهْوِی فِی الدُّرْدُورِ أَبَدَ الْآبِدِینَ وَ دَهْرَ الدَّاهِرِین؛ امالی طوسی/ص670)

الان هیچ کسی به‌صورت خاص نمی‌گوید که «نجات دادن مرغ خانگی در سرِ نماز» یکی از احکام الهی است! ولی آن فرد عابد، در آن موقعیت قرار گرفته بود و یک‌دفعه‌ای نجات یک مرغ، نسبت به نمازش اهمیت پیدا کرده بود. اینکه «به‌طور کلی با حیوانات خوشرفتاری کنید و...» در برخی دستورات دینی مطرح است، ولی برای آن فرد عابد، یک دفعه‌ای در آن لحظه، این مسئله به‌صورت خاص به یک مسئلۀ بسیار حیاتی تبدیل شد.

اینکه بدانیم «الآن در چه امتحانی به‌سر می‌بریم؟» جزو دین است / یکی از امتحانات ما این است که تشخیص بدهیم «الآن باید چه‌کار کنیم؟»

ما امیدواریم در زندگی فردی‌مان بتوانیم امتحانات شخصی خودمان را شناسایی کنیم و در آن امتحانات بدانیم که هر لحظه چه‌کار باید بکنیم. در اینجا حتی می‌گویند که زیاد به مشاوره‌ها هم گوش نده، چون آخر خودت هستی که باید تعیین کنی. گاهی خدا به عقل تو، یا به قلب تو چیزهایی را الهام می‌کند که دیگران ممکن است متوجه نباشند و با ملاک‌های عمومی بخواهند نظر بدهند.

مثلاً کسی می‌پرسد: من دوره کارشناسی را تمام کردم و می‌خواهم برای کارشناسی ارشد، بین این دو تا رشته، یکی را انتخاب کنم، یکی از اینها را مادرم تأکید می‌کند که حتماً برو، و رشتۀ دیگر را پدرم تأکید می‌کند. الآن چه‌کار کنم؟ الان لحظۀ تصمیم‌گیری است. به این سادگی از احکام شرعی نمی‌توانی بفهمی کدامش بهتر است، مثلاً این‌طور نیست که یکی از اینها شغل حرام باشد و آن یکی هم حلال باشد و راحت تصمیم بگیری. آن‌وقت ممکن است در همان لحظۀ تصمیم‌گیری، یک ملاحظاتی را در نظر نگیری و یک تصمیمی بگیری که بعد، برکت و نور از زندگی‌ات برود و چه‌بسا گرفتاری‌های فراوانی هم برایت پدید بیاید.

این هم جزو دین است که ما بدانیم الآن در چه امتحانی به‌سر می‌بریم. البته سخت است؛ بصیرت می‌خواهد که بصیرت هم در اثر تقوا به‌دست می‌آید. فرقان می‌خواهد، بینش جداکنندۀ حق از باطل می‌خواهد، زمان‌شناسی می‌خواهد، یک اشرافی به عموم احکام اسلامی می‌خواهد، البته مشورت هم مفید است، استخاره هم شاید گاهی از اوقات، انسان را نجات بدهد، اما گاهی از اوقات! واقعاً یکی از امتحانات ما همین است که تشخیص بدهیم الآن باید چه‌کار کنیم؟ اگر غرق هوای نفس باشیم تشخیص‌مان مخدوش خواهد بود یا تصمیم غلط خواهیم گرفت و بعد هم توجیهش می‌کنیم.

در زندگی اجتماعی هم باید امتحان جامعۀ خودمان را تشخیص بدهیم

این مطالب مربوط به زندگی فردی بود. اما در بخش زندگی اجتماعی چگونه است؟ آن هم همین‌طور است، یعنی در زندگی اجتماعی هم باید تشخیص بدهیم که الان امتحان جامعۀ ما چیست؟ من مسائل شخصی شما را نمی‌دانم شما هم مسائل شخصی من را نمی‌دانید، هر کدام باید امتحان‌های فردیِ خودمان را تشخیص بدهیم. ولی مسائل اجتماعی‌مان مشترک است چون داریم در یک جامعه زندگی می‌کنیم.

الان ما از نظر اجتماعی در چه موقعیتی هستیم؟ الان مهم‌ترین امتحان الهی از ما چیست؟ دستورات متعددی ممکن است الآن در جامعه مطرح باشد که واقعاً هر کدام‌شان هم مفید و لازم هستند؛ مثلاً صدقه‌دادن، کار خیر انجام‌دادن، مطالبه‌گری و افشاگری، مراقبت‌کردن از رفتار مسئولان که مبادا خطا بکنند، جان‌دادن در راه خدا و.... واقعاً بین همین‌ها یا بیرون از اینها، چه مسئله‌ای هست که مسئلۀ اصلی امروز جامعۀ ما محسوب می‌شود که جامعۀ ما باید در آن جهت رشد کند و اتفاقاً نقص جدی هم دارد.

الان امتحان جامعۀ ما چیست؟ / ما در امتحان «زندگی جمعی» به ویژه در عرصۀ اقتصاد هستیم

الان امتحان زمانۀ ما کدام امتحان است؟ امتحان اجتماعی ما در چه زمینه‌ای است؟ ما در امتحان «زندگی جمعی» به ویژه در عرصۀ اقتصادی هستیم. ما در معرض امتحان تولید ثروت به‌صورت گروهی و متعاونانه و اساساً رونق تولید هستیم. ما در عرصه‌ای هستیم که الآن بیشترین امتحانی که از ما دارد گرفته می‌شود این است که «دولت و ملت، چقدر می‌توانند این حکمرانی را به صورت مردمی و مردم‌سالار به معنای حقیقی کلمه دربیاورند؟»

ما الآن در معرض این امتحان هستیم و یک گوشه‌ای از این امتحان‌، کوچک‌کردن دولت است. فقط پاک‌بودن دولت مطرح نیست. وقتی دولت کوچک نباشد، اگر الآن هم پاک باشد، بعداً ناپاک خواهد شد؛ چون محلّ رانت است. باید در قوانین مجلس شورای اسلامی خیلی از آن چیزهایی که تاکنون تصویب شده است، اصلاح بشود و آنچه من‌بعد باید قانونگذاری بشود با این توجه باشد که کارها در دست مردم قرار بگیرد؛ البته نه مردم به‌صورت انفرادی که بشود نظام لیبرالی یا نئولیبرال، بلکه مردم به‌صورت متعاونانه و دسته‌جمعی.

موانع قانونیِ این کارها باید برطرف بشود ولی مشکل اینجاست که اگر موانع قانونی آن هم برطرف شد، فرهنگِ آن در جامعۀ ما نیست. از اول انقلاب تا حالا تعاونی‌ها پنج درصد اقتصاد را بیشتر به خودشان اختصاص ندادند، تازه اگر واقعاً این رقم درست باشد. درحالی‌که در قانون اساسی نوشته شده است که 25درصد سهم اقتصاد باید به تعاونی‌ها اختصاص پیدا کند. ما فرهنگ‌اش را نداریم و الآن ضرورت این مسئله به اوج حساسیت رسیده است. (شاید در زمان جنگ یا زمان‌های دیگر، وقت پرداختن به این‌ مسائل نبود)

الان مرز درگیری ما در اقتصاد است/ در اقتصاد مقاومتی مهم‌ترین رکن «مردمی‌شدن اقتصاد» است

ما الآن در زمانی هستیم که مرز درگیری‌مان در اقتصاد است. جهاد امروز جهاد اقتصادی است. این را رهبر انقلاب فرمودند. یکی از عوامل تعیین‌کنندۀ تکلیف یا موقعیت امتحان، رهبر جامعه است. اصلاً شأن ولایت همین است که بگوید الآن وقت چیست؟

ما در اقتصاد می‌خواهیم به اقتصاد مقاومتی برسیم، در اقتصاد مقاومتی مهم‌ترین رکن «مردمی‌شدن اقتصاد» است. مردمی‌شدن یعنی اینکه دولتی‌بودن باید کاهش پیدا کند. اقتصاد اگر بخواهد مردمی بشود، یا باید به سمت نظام‌ سرمایه‌داری غربی برویم، یعنی اقتصاد را به بخش خصوصی واگذار کنیم که در واقع همان ثروتمندها هستند؛ در این‌صورت فقرا دوباره سرِ جای خودشان می‌مانند و شاید ثروتمندها به فقرا یک صدقه‌ای هم بدهند. این نگاهی است که تا حالا خیلی‌ها داشتند.

برای مردمی‌شدن اقتصاد باید مردم باهم کارِ اقتصادی کنند؛ مثل مُدل تعاونی

ولی اگر اقتصاد بخواهد به معنای واقعی کلمه، مردمی بشود، مردم باید دور همدیگر جمع بشوند و یاد بگیرند با هم کار اقتصادی بکنند. مثلاً هیئتی‌ها با همدیگر جمع بشوند، تعاونی تشکیل بدهند و کار اقتصادی بکنند. شاید بگویید «وقتی بحث پول به میان بیاید، رفاقت هیئتی‌ها به‌هم می‌خورد» خُب وقتی بحث پول به میان آمد و رفاقت آنها به‌هم نخورد، درست است، اینجا امتحان ایمان است. مسجدی‌ها با همدیگر جمع بشوند و با هم تعاونی راه بیندازند. اینها به همدیگر اطمینان دارند. شاید بگویید «ممکن است یک نفر در بین آنها خراب دربیاید و اطمینان‌ها سلب بشود» اگر یک کسی در این وسط خراب درآمد و اطمینان و اعتماد افراد مسجدی به‌هم سلب نشد، درست است. بالاخره این هم جزو امتحان است.

ما می‌توانیم برای شروع، از «تعاونی مصرف» آغاز کنیم که یک فعالیتِ حداقلی است. اگر می‌خواهید که فروشگاه‌های بزرگ و «مال»‌ها یک‌ تاجران ثروتمندی را پولدارتر نکنند و یک فقیرانی را فقیرتر نکنند، راهش این است که خودتان تعاونی مصرف راه بیندازید. حساب کنید که یک تعاونی مصرف بزرگ برای ده میلیون نفر، چقدر می‌تواند قیمت‌ها را کاهش بدهد. همین تعاونی‌های مصرف اگر به‌شکل منطقه‌ای باشد، چه کارهایی می‌تواند بکند! تعاونی‌های روستایی چقدر می‌تواند دست دلال‌ها را قطع کند!

در اقتصاد اسلامی «مالکیت شخصی» محفوظ است ولی اشخاص حاضرند با هم کار کنند

اگر می‌خواهیم اقتصاد ما مردمی بشود و گرفتار نظام سرمایه‌داری هم نشویم، راهش این است. البته مالکیت خصوصی را نمی‌خواهیم نفی کنیم، مالکیت شخصی محفوظ است ولی اشخاص حاضرند با هم کار کنند. این همان راز اقتصاد اسلامی است. راز نجات اقتصاد ما، راز تربیت نفوس مستعد برای ظهور حضرت است. در روایت‌ها آمده است که یاران مقدمه‌ساز ظهور، این‌گونه هستند؛ حاضرند پول و دارایی‌های خودشان را به اشتراک بگذارند. (إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ أَتَى الرَّجُلُ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ فَیَأْخُذُ حَاجَتَهُ فَلَا یَمْنَعُهُ‏؛ اختصاص مفید/ص24)

الان اگر منهای دین هم به اقتصاد نگاه کنید، می‌بینید که چاره‌اش همین است. یا باید کشور مائوئیستی بشود (مثل چین) اگرچه آنها از خیلی از تعلیمات مائو فاصله گرفته‌اند ولی حکومت‌شان یک حکومت آزاد نیست. تصمیم‌گیرها هم مشخص است چه کسانی هستند. یک نوع دیکتاتوری خاصی آنجا حاکم است؛ دیکتاتوری حزبی. یا باید کشور ما این‌جور بشود که نه مطلوب است نه ممکن. یا باید رها کنیم تا مثل غرب بشود که می‌بینید الان خودشان چه مشکلاتی دارند و چقدر کارتن‌خواب دارند. این هم برای ما نه ممکن است نه مطلوب. یا اینکه باید مثل بعضی از کشورهایی باشیم که به ظاهر پیشرفت دارند ولی پیشرفت‌شان صددرصد وابسته است به قدرت‌ها. اگر قدرت‌ها یک لحظه پشت‌شان را خالی کنند آنها به زمین می‌خورند. فایده ندارد به پیشرفت برسیم اما پیشرفت ما ناپایدار باشد. برخی از کشورهای اطراف ما، و برخی کشورهای شرقی که خیلی‌ها مثال می‌زنند همین‌طوری هستند؛ یعنی پیشرفت‌هایی دارند اما پیشرفت‌هایشان پایدار نیست. اگر قدرت‌ها از پشتیبانی اینها دست بردارند به زمین می‌خورند. در بین کشورهای اروپایی هم بعضی‌هایشان همین‌طوری هستند.

آیا نمی‌شود ما هم این‌طوری پیشرفت کنیم و قدرت‌ها پشت‌مان باشند؟ ما به دلایل زیادی نمی‌توانیم این کار را بکنیم؛ نه به دلیل دین، بلکه به دلیل ناممکن بودنش از نظر موقعیت ژئوپولتیک و موقعیت خاصی که سرزمین ایران در جهان دارد. آنها اگر زورشان به ما برسد ما را نابود می‌کنند، نمی‌گذارند ما مثل ترکیه یا مثل دبی بشویم. حتی نمی‌گذارند ما مثل ژاپن یا کرۀ جنوبی بشویم. به ما این اجازه را نمی‌دهند. کمااینکه می‌بینید به افغانستان و عراق این اجازه را نمی‌دهند، یا به سوریه و لبنان و یمن، این اجازه را نمی‌دهند. اگر یمن بگوید که من هم مثل عربستان، با شما هستم، آیا به او اجازه می‌دهند؟ نه؛ کمااینکه تا همین چند سال پیش که دولت‌شان وابسته بود، در نهایت محرومیت به سر می‌بردند و اساساً مردم یمن از شدت این محرومیت‌ها قیام کردند. فقط به برخی از کشورها که از نظر موقعیتی، از نظر منابع و از خیلی جهات دیگر، قابل کنترل باشند اجازه می‌دهند در یک حدی پیشرفت کنند. اما به خیلی از کشورهای دیگر مثل مصر و پاکستان هیچ‌وقت اجازۀ رشد نمی‌دهند. ما اگر بخواهیم در نظام ارباب رعیتی جهان وارد بشویم، جزو آن کشورهایی هستیم که ما را نابود خواهند کرد. کمااینکه قبل از انقلاب هم اجازۀ رشد به ما نمی‌دادند.

امتحان اصلی امروز جامعۀ ما یعنی «زندگی جمعی و متعاونانه» رشدیافتۀ همۀ امتحان‌های قبلی است

ان‌شاءالله ما بتوانیم سراغ امتحان اصلی خودمان در زندگی اجتماعی برویم، این امتحان اصلی که امروز در متن آن هستیم (یعنی امتحان زندگی جمعی و متعاونانه به ویژه در عرصۀ اقتصاد) رشدیافتۀ همۀ امتحان‌های قبلی است. رزمندگان ما در امتحان دفاع مقدس، جزو کسانی بودند که خدا می‌فرماید «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فی سَبیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ» (صف/4) «صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوصٌ» به تعبیر ما یعنی اینها آنچنان کنار همدیگر و به‌هم‌فشرده هستند که انگار بتن‌آرمه هستند.

حالا شما تصور کنید که ما در عرصۀ تولید و اقتصاد، بدون اینکه نظام‌مان کمونیستی باشد و با توجه به اینکه مالکیت خصوصی هم آزاد است، ما همین‌طور منسجم باشیم. این امتحانی است که ما الان در متن آن هستیم و باید فکر کنیم که برایش چه‌کار باید بکنیم؟

بی‌توجهی به زندگی متعاونانۀ معیشتی و اقتصادی، یک نوع بی‌تقوایی محسوب می‌شود

الآن اگر بنده بگویم «بی‌توجهی به زندگی متعاونانۀ معیشتی و اقتصادی، بی‌تقوایی محسوب می‌شود» شاید برخی بگویند که این حرف معنا ندارد. خُب دربارۀ همان ماجرای عابد بنی‌اسرائیل که به خاطر نجات ندادن یک مرغ، دچار عذاب جهنم شد، شاید برخی بگویند «اصلاً مرغ چه اهمیتی دارد که یکی از عوامل جهنم رفتن باشد؟» اما در جای خودش وقتی انسان در متن آن امتحان قرار بگیرد، اهمیت پیدا می‌کند.

حضرت زهرا(س) برای اینکه جامعۀ بی‌تفاوت مدینه را نسبت به آن امتحان اجتماعی مهم، بیدار کنند، چند تا عملیات انجام دادند. یکی اینکه با صدای ناله‌ها و گریه‌های خودشان سعی کردند توجه مردم را جلب کنند. صدای گریه‌های حضرت زهرا(س) بلند بود اما کسی توجه نکرد. عملیات بعدی بیت‌الاحزان بود. ایشان آمدند خیمه‌ای زدند و جلوی چشم مردم در آنجا شروع کردند به گریه‌کردن. باز هم مردم بی‌توجه بودند، کاش فقط بی‌توجهی می‌کردند؛ آمدند بیت‌الاحزان را از بین بردند. عملیات بعدی ایشان هم این بود که چهل شبانه روز، درِ خانۀ تک‌تک افراد را زدند و با آنها صحبت کردند، اما احدی حاضر نشد کمک کند.

اقدام دیگری که انجام دادند این بود که آمدند مستقیم برای تجمع مردم در مسجد سخنرانی کردند. جلوی مردم به فاطمۀ زهرا(س) توهین شد و حقّ ایشان گرفته شد، دختر پیغمبر(ص) در اوج عزّت، رو به مردم، صدا زد: من دخترِ پیغمبر شما هستم، کمکم کنید... شبیه همان جملۀ «هل مِن ناصرٍ ینصُرُنی» که حسین(ع) در کربلا گفت، فاطمه(س) هم در مدینه گفت اما کسی یاری نکرد. حضرت زهرا(س) رو کرد به قبر پیغمبر(ص) و شروع کرد به گریه‌کردن. با گریۀ او مردم گریه کردند اما یک مرد هم در بین آن نامردها پیدا نشد که بیاید کمک کند. آخرین اقدام هم این بود که بین در و دیوار فریادی زد که همۀ مردم مدینه شنیدند...

(الف2/ن2)


<<جلسه قبل

نظرات

۰۷ دی ۰۰ ، ۰۹:۵۵ بهزاد ممیزان

ایجاد تعاونیهای مورد نظر استاد پناهیان حرکتی است مثبت و مطلوب ( با تکیه بر تبلیغ روی مبانی فرهنگی تعاون) ولی برای اثر بخش بودن اینگونه فعالیت ها در کلان اقتصاد کشور و مقاوم شدن اقتصاد  لازم است به موازات این حرکت ها اقداماتی ازطریق قوای دولتی به اجرا گذاشته شود (اجرایی که اثر آن در متن جامعه محسوس باشد) تازمانی که قوانین در اقتصاد متعارف بگونه ایست که ، نظام بانکداری  ، بورس، نظام  بیمه، نظام مالیات، نظام تجارت، نظام برنامه ریزی وبودجه، نظام واردات و صادرات و کلا شاخصه های نظام لیبرال" کاپیتالیستی" در اقتصاد حاکم باشند و عمل کنند حرکتهای مردمی دراندازه های خورد و کوچک محله و مسجد محور عملا قدرت مانور و بزرگ شدن بگونه ایکه درمقاوم سازی  اقتصاد اثر گذار باشند را از دست میدهند ، برای نمونه مثالی بزنم از محله خودمان که دارای دو  خیابان است از حدود ده سال پیش تاکنون تعداد بانکهای ایجاد شده دراین محله به ۱۵ شعبه بانک رسیده است ( سایه ساختمان بانک  را روی گنبد مسجد محله کاملا حس می کنیم)   درحالیکه صندوق قرض الحسنه همان یکی اولیه باقی مانده است با همان فعالیت های محدود و متاسفانه این بانکها هستند که حمایت دولتی  میشوند برای خلق پول (ربای آشکار) آیا دراین شرایط فعالیت تعاونی و گسترش آنها عملیست ؟ فعلا" بانک "درخدمت ایجاد "مال"، و تمرکز سرمایه در "برج ها" و" فروشگاههای زنجیره ایست" در دهه های گذشته حرکتهایی در ایجاد تعاونیها ی مردمی شکل گرفت ولی چرا قدرت پیدا نکرد ؟ 

 

۰۴ دی ۰۰ ، ۱۵:۳۸ خانم سیاحی

خدایا به حق امام زمان کمکمون کن

ارسال نظر

لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
دسترسی سریع سخنرانی ها تنها مسیر استاد پناهیان ادبستان استاد پناهیان درسنامۀ تاریخ تحلیلی اسلام کلیپ تصویری استاد پناهیان کلیپ صوتی استاد پناهیان پرونده های ویژه حمایت مالی بیان معنوی پناهیان

آخرین مطالب

آخرین نظرات

بیان ها راهکار راهبرد آینده نگری سخنرانی گفتگو خاطرات روضه ها مثال ها مناجات عبارات کوتاه اشعار استاد پناهیان قطعه ها یادداشت کتابخانه تالیفات مقالات سیر مطالعاتی معرفی کتاب مستندات محصولات اینفوگرافیک عکس کلیپ تصویری کلیپ صوتی موضوعی فهرست ها صوتی نوبت شما پرسش و پاسخ بیایید از تجربه... نظرات شما سخنان تاثیرگذار همکاری با ما جهت اطلاع تقویم برنامه ها اخبار مورد اشاره اخبار ما سوالات متداول اخبار پیامکی درباره ما درباره استاد ولایت و مهدویت تعلیم و تربیت اخلاق و معنویت هنر و رسانه فرهنگی سیاسی تحلیل تاریخ خانواده چندرسانه ای تصویری نقشه سایت بیان معنوی بپرسید... پاسخ دهید...