علیرضا پناهیان در گفتگو با مدیران نهاد رهبری در دانشگاههای سراسر کشور:
سرمایۀ اجتماعی بیش از قانون و دیگر ابزارهای مدیریتی میتواند نیازهای یک جامعه را تأمین کند/ مانع اصلی رشد سرمایه اجتماعی، سبک زندگی فردی و غیرمسولانۀ ما و عدم کار جمعی است/ سرمایه اجتماعی شامل ارزشهایی فراتر از منافع فردی و مادی است؛ مانند اعتماد و فداکاری برای هم/ سرمایه اجتماعی با گذر از زندگی حداقلی که صرفاً بر اساس بروکراسی و قانون است، بدست میآید/ امر به معروف و نهی از منکر مهمترین عامل تقویت سرمایۀ اجتماعی
شناسنامه:
- زمان: 1400/12/08
- مناسبت: جلسه مجازی با مدیران نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای سراسر کشور
- صوت: اینجا
برخی از اندیشمندان راهحلّ مشکلات جامعه را «سرمایۀ اجتماعی» میدانند. سرمایۀ اجتماعی شامل ارزشهایی فراتر از منافع فردی و منافع موقت مادی است، مانند اعتماد، ارتباط خوب بین افراد یک مجموعه، فداکاری، رفتار مهربانانه و ایثارگرانه؛ همۀ اینها مراتبی از سرمایۀ اجتماعی است.
واقعاً سرمایۀ اجتماعی مهمتر از قانون و دیگر ابزارهای مدیریتی میتواند نیازهای یک جامعه را تأمین کند. اگرچه بعضیها خودِ قانون را عامل سرمایۀ اجتماعی میدانند، اما این حرف دقیقی نیست و صِرف وجود قانون، عامل سرمایۀ اجتماعی نخواهد شد.
بسیاری از قوانین برای جلوگیری از ظلم، فساد، دزدی و رانتخواری است لذا قانون خیلی از اوقات، امر سلبی است نه ایجابی، حداقلی است نه حداکثری و خیلی از اوقات، تلخ جلوه میکند به همین دلیل، خیلیها از قانون فرار کنند.
سرمایۀ اجتماعی که عامل مهمّ حلّ مشکلات و پیشرفت یک سازمان و یک جامعه است، فقط در مقابل «عدم اعتماد، بینظمی و بههمریختگی» قرار ندارد، بلکه در مقابل «بروکراسی» هم قرار دارد.
بروکراسی، سرمایۀ اجتماعی را مهار کرده و اجازۀ رشد نمیدهد، اگر در یک اداره، اعتماد همکاران به یکدیگر بر اساس کارت ساعتزنی یا گزارشهای رسمی و اداری باشد و تلاششان در همین حد باشد، کمکم خودخواهی و فردیت، افزایش پیدا میکند نه از خودگذشتگی و خلّاقیت.
سرمایۀ اجتماعی چگونه بهدست میآید؟ با گذر کردن از زندگی حداقلی که صرفاً بر اساس بروکراسی و قانون است. البته قانون و بروکراسی هم باید باشد، اما طوری که کمتر نیاز بشود از آن استفاده کنیم. چون قانون و مقررات، فردیّت را از بین نمیبرند بلکه آن را تقویت میکنند و فردیّت هم ضدّ سرمایۀ اجتماعی است.
الان مانع اصلی برای رشد سرمایۀ اجتماعی، سبک زندگیمان است. سبک زندگی ما بهگونهای نیست که خیلی مشارکتجویانه باشد و عادت به کار جمعی نداریم. رفتارهای ما خیلی از اوقات بهجای اینکه مشارکتجویانه باشد «رفع تکلیفی» است.
خداوند در سوره توبه، منافقین را دارای پیوند اجتماعی عمیق معرفی کرده و میفرماید که اینها همدیگر را امر به منکر و نهی از معروف میکنند «یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» و این سرمایه آنهاست؛ پس سرمایۀ اجتماعی را نباید همیشه مثبت ببینیم.
بعد میفرماید: مؤمنین پشتیبان هم هستند «بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعضٍ، یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَیَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ» درواقع کارکردِ این پیوند اجتماعیشان، امر به معروف و نهی از منکر است.
خداوند امر به معروف و نهی از منکر را یک امر ضمانتبخش برای روند صحیح کارها بیان میکند؛ بهجای قانون. اگرچه در جامعۀ اسلامی قانون هست اما بنای جامعۀ اسلامی بر قانون نیست؛ بنای جامعه بر امر به معروف و نهی از منکر.
امر به معروف و نهی از منکر مهمترین عامل تقویت سرمایۀ اجتماعی است؛ «بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ» یعنی یک عدهای با هم خوب گره خورده باشند و این گرهخوردنشان عامل پیشرفت کار و عامل رفع مشکلات بشود.
البته واژۀ امر به معروف و نهی از منکر معمولاً در جامعۀ ما حداقلی تلقّی میشود، مثلاً در حدّ تذکر دادن به بیحجاب. در حالیکه فراتر از اینها است؛ هم بازداشتن از کمکاری است، هم تشویق به پرکاری، ازخودگذشتگی و...
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در دین کجاست؟ امیرالمؤمنین(ع) فرمود: کلّ اعمال نیک و حتی جهاد، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند یک قطره در مقابل اقیانوس است. (نهجالبلاغه/حکمت 374)
بسیاری از مواقع امر به معروف و نهی از منکر میتواند جای بروکراسی و قانون را بگیرد. چرا به امیرالمؤمنین(ع) میگفتند شما مدیریت بلد نیستی؟ چون انتظار داشتند ایشان بهجای سرمایۀ اجتماعی، از قانون و از زورِ دولت یا مکر سیاسی استفاده کند.
ارسال نظر
لطفا قبل از ارسال نظر اینجا را مطالعه کنید