یکی از موانع درک مهربانی خدا «ندیدنِ مهربانی دیگران» است

درک مهربانی اولیاء خدا، مقدمۀ درک مهربانی خداست یکی از موانع درک مهربانی خدا، عدم معرفت به اولیاء خداست

بسیاری از ساختارهای جامعه، مهربانی را کاهش می‌دهد

یکی از موانع درک مهربانی خدا آشنا نبودن با خداست/ برای اینکه کسی را بشناسی، باید با او زندگی کنی

آدم اگر عاشقی نکند، حسرت‌زده از دنیا می‌رود!عاشقی یعنی اینکه نگاه مهربان مولا را بخواهی

«معمولی» نباش؛ حداکثری باش!/ «حداقلی‌بودن» مانع درک و تمنای مهربانی خداست

اگر به یک جوان بگویید: «معمولی باش و مقصد عالی نداشته باش!» در حقش جنایت کرده‌اید!/ کسی که مهربانی خدا را بخواهد نمی‌تواند متوقف شود و خدا هر لحظه او را برای خودش تشنه‌تر می‌کند/ حداقلی‌بودن یعنی راضی باشی به اینکه جهنم نروی و گرفتاری‌هایت برطرف شود/ اگر حداکثری باشی و عالی‌ترین درجه را بخواهی، کم‌کم آماده می‌شوی که مهربانی خدا را تمنا کنی/ همۀ فسادها ناشی از توقف است؛ بعد از جنگ خیلی‌ها تلاش کردند قله‌های معنویت و «لقاءالله» را از فرهنگ معنوی جامعه حذف کنند؛ گفتند «معمولی باشید!»

وقتی گناه کردیم، چه‌کار کنیم دچار یأس از رحمت خدا نشویم؟

یکی از موانع درک رحمت خدا، گناه و یأس ناشی از آن است/ مکانیزمی که بعد از گناه، آدم را مأیوس می‌کند، چگونه است؟