حال و هوای عاشقانۀ اربعین نباید ما را از خوف و خطر اربعین غافل کند؛ خطر اربعین در این است که مبادا از کمککردن برای اربعین غفلت کنیم، مبادا برای اربعین کم بگذاریم و مبادا در این همایش باشکوهِ تاریخی، اثری نداشته باشیم. اینکه رهبر انقلاب فرمودند، اربعین میتواند مقدمه یا وسیلهای برای تحقق «تمدن عظیم اسلامی» باشد، سخن بسیار دقیقی است، حیف است ما سهمی در آن نداشته باشیم.
ما امروز داریم با اربعین امتحان میشویم. امتحان لزوماً آن کاری نیست که بر ما واجب کنند و ببینند ما چه میکنیم؟ آن قسمتِ حساس و پُرامتیاز امتحان و احیاناً آن قسمت پُرخطرش-اگر بیاعتنایی کنیم- آن قسمتی است که به ما تکلیف نکردهاند؛ مثل شب عاشورا که امامحسین(ع) به یاران خودش، تکلیف نکرد که «فردا بمانید!» ولی آنهایی که ماندند، چقدر بُردند!
مبنای از بین رفتنِ دوقطبی کاذب «اصلاحطلب-اصولگر»، در اصلاح ادبیات دینی و انقلابی است. تا وقتی ادبیات دینی ما سوءتفاهمبرانگیز باشد و دین را اینطور معرفی نکنیم که «دین چیزی غیر از واقعگرایی نیست»، دعوای اصلاحطلب-اصولگرا وجود خواهد داشت. دین و انقلاب یعنی واقعبینی و عقلانیت؛ مگر کسی سر اصل «عقلانیت» دعوا دارد؟! دین و انقلاب، پیامش همین است.
یک امتحانی در پسِ اربعین برای ما هست! پیشنهاد بنده این است: برای اینکه در این امتحان، روسفید باشیم هرکسی نمیتواند اربعین برود، یک نفر را بهجای خودش بفرستد، اگر این فرد، هزینۀ سفر اربعین را نداشته باشد-و شما هزینهاش را بدهید- در اینصورت کسی که جز با دارایی شما نمیتوانست به کربلا برود، با کمک شما میرود و این چند جور ثواب دارد.
از رئیسجمهور عجیب بود که در یک سخنرانی، هم علیه دوقطبیسازی سخن میگویند، هم با طرح موضوع زن، یک دوقطبیِ کاذب برای انتخابات آتی ایجاد میکنند و به تبلیغاتچیها گرا میدهند که از این موضوع برای ایجاد دوقطبی استفاده کنند.