وقتی از ما بپرسند «کارها دست کیست؟» معمولاً میگوییم «همهچیز دست خداست» اما چرا این معارف توحیدی در قلب ما-آنطور که باید و شاید- جاری نمیشود که موجب اشک و مناجات شود و شدیدترین محبت در دل ما نسبت به خدا ایجاد شود؟ چون ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها میدهیم و نقش خدا را فراتر از اسباب و علل و حتی فراتر از نقش خودمان، نمیبینیم!
وقتی از ما بپرسند «کارها دست کیست؟» معمولاً میگوییم «همهچیز دست خداست» اما چرا این معارف توحیدی در قلب ما-آنطور که باید و شاید- جاری نمیشود که موجب اشک و مناجات شود و شدیدترین محبت در دل ما نسبت به خدا ایجاد شود؟ چون ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها میدهیم و نقش خدا را فراتر از اسباب و علل و حتی فراتر از نقش خودمان، نمیبینیم!
انسان در اثر بلوغ معنوی، یک احساس وابستگی به خدا پیدا میکند، شبیه وابستگیِ یک کودک به پدر و مادرش. با این تفاوت که احساس نیاز انسان به پروردگار، بسیار شدیدتر است و با نوعی تضرع، احساس تقصیر، احساس ذلت و فروتنی همراه است.
ما این معما را باید در ذهن خودمان، یکبار برای همیشه حل کنیم که «آیا واقعاً درِ خانۀ خدا رفتن، اینقدر زاری دارد که أمیرالمؤمنین(ع) موقع مناجات و دعا، اینچنین درِ خانۀ خدا ناله میزدند؟» تضرع برای ما عوام، معمولاً در بلا رخ میدهد، اما برای اهل معرفت و اولیاء خدا، تضرع نتیجۀ شدت معرفت، شدت علاقه و شدت حسرت نسبت به مقامات عالی قرب است.
وقتی خدا همۀ حرفها و نیازهای ما را-قبل از اینکه مطرح کنیم و از او بخواهیم- میداند، پس چرا علی(ع) در این مناجات، اینقدر اصرار دارد که «خدایا دعای مرا بشنو»؟ ایشان در واقع میخواهد شدت اصرار خودش را اعلام کند و بگوید: «خدایا با اینکه میدانم از همۀ احوال و خواستههایم خبر داری، ولی باز هم متضرعانه درِ خانۀ تو میآیم و از تو تقاضا میکنم و اصرار دارم که با تو حرف بزنم...»
مناجات شعبانیه یک دعای بیمقدمه است و حداقل یکسری از آداب دعا-که با مقدمات طولانی از ذکر پروردگار، همراه است- در این مناجات، چندان رعایت نشده است. ولی آدم وقتی میخواهد این مناجات را شروع کند، انگار باید برود و مقدماتش را در دل خودش فراهم کند و بعد، با یک دل پُر از غصههای مناجاتی-که شیرینترین حالات انسان هستند- بیاید و این مناجات را آغاز کند.
وقتی یک مناجات خصوصی بین امیرالمؤمنین(ع) و خداوند متعال در جایی ثبت شده، واقعاً باید کنجکاوی انسان برانگیخته شود؛ انسان باید سَرک بکشد و ببیند در آنجا چه گفتگویی صورت گرفته است؟ فرض کنید شما پشت درِ اتاقی هستید که درون آن اتاق، امیرالمؤمنین(ع) دارد با خداوند مناجات میکند و صدای مناجات ایشان بلند است. اگر شما مجاز باشید این صدا را بشنوید، آیا کنجکاو نمیشوید که بفهمید امیرالمؤمنین(ع) چه موضوعاتی را در مناجاتش با خدا مطرح میکند؟
ما در این وضعیت، داریم از جلسات روضه و هیئت محروم میشویم ولی میتوانیم-با استفاده از فضای مجازی- روضهها را ببریم داخل خانهها برقرار کنیم. شاید خیلیها رویشان نشود در خانۀ خودشان روضه بگیرند، اما میتوانند از شبکههای اجتماعی استفاده کنند و اعضای هیئت سرِ یک زمانی باهم قرار بگذارند و با برقراری ارتباط مجازی، شرایطی ایجاد کنند که هرکسی در گوشۀ خانۀ خودش، یک روضۀ خانگی بگیرد.
خیلیها تصوّر میکنند «رفتار دینی برای تأمین آخرت است و برای تأمین دنیا، باید رفتار عقلانیِ دنیایی داشته باشیم!» این برداشت اشتباه است. ما حتی یک رفتار دینی هم نداریم که فقط برای آخرت باشد، هر رفتار دینیای، اول دنیای ما را آباد میکند. دین برای آخرت نیست، برای دنیاست؛ برای تنظیم حیات دنیا و برای بالندگی و رشد استعدادهای انسان است. پس آخرت چه میشود؟ وقتی دین، دنیای شما و خود شما را آباد کرد، آنوقت آخرت، جایزه و نتیجۀ طبیعی آن است